۱۹۵۰۰ نفر جان باخته در حوادث ترافیکی ۱۴۰۱
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۳۲۰۵۲
بر اساس آمارهای رسمی در خصوص تلفات حوادث ترافیکی در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۹۵۰۰ نفر جان خود را به دلیل حوادث ترافیکی از دست داده اند که این میزان نسبت به سال قبل حدود ۱۶ درصد افزایش داشته است.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، همایون صادقی بازرگانی استاد دانشگاه و رییس کارگروه فنی حوادث ترافیکی دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی که عهده دار مسئولیت مرکز تحقیقات مدیریت و پیشگیری از آسیبهای حوادث ترافیکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز نیز میباشد درخصوص بار ناشی از مصدومیتهای حوادث ترافیکی جادهای در ایران و جهان مطالبی ارائه کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی اظهار داشت: سوانح ترافیکی هشتمین علت مرگ را در تمامی گروههای سنی در جهان تشکیل میدهد که بار ناشی از مصدومیتهای ترافیکی به شکل نامتناسبی بر دوش کاربران آسیب پذیر و عمدتا بر دوش کشورهای با درآمد کم و متوسط است.
صادقی گفت: بر اساس آمارهای رسمی در خصوص تلفات حوادث ترافیکی در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۹۵۰۰ نفر جان خود را به دلیل حوادث ترافیکی از دست داده اند که این میزان نسبت به سال قبل حدود ۱۶ درصد افزایش داشته است. در حالی که میزان مرگ و میر کلی نسبت به جمعیت جهان در سالهای اخیر ثابت مانده است. در ایران سالانه قریب به ۸۰۰ هزار نفر بدلیل حوادث ترافیکی مجروح میشوند که تفریبا نیمی از این موارد را میتوان بعنوان مصدومیتهای شدید تلقی نمود. بر این اساس احتمال میرود سالانه قریب به ۲۷ هزار نفر از مصدومین یا سایر افراد درگیر در حوادث ترافیکی، مبتلا به اختلال استرس پس از تروما که یک مشکل روانشناختی جدی است گردند. این اختلال به تنهایی بار بیماری موارد غیرفوتی حوادث ترافیکی را ۵۰ درصد افزایش میدهد. همچنین برآورد میشود سالانه حداقل ۲۹ هزار نفر دچار ناتوانی شدید پس از حوادث ترافیکی گردند.
صادقی عنوان کرد: اولین علت مرگ در افراد ۵ تا ۲۹ سال در کل جهان را تلفات جادهای تشکیل میدهد. با روند کنونی، اهداف تعیین شده جهانی توسعه پایدار جهت کاهش پنجاه درصدی مرگ و میر ناشی از تصادفات جادهای تا سال ۲۰۲۰ حاصل نگردیده است.
وی گفت: بر اساس مطالعه بار جهانی بیماریها در سال ۲۰۱۶، شاخص بار بیماری (شاخص دالی) برای حوادث ترافیکی در ایران معادل ۱۷۳۸ به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است که با تعمیم آن به جمعیت فعلی کشور میتوان گفت سالانه یک و نیم میلیون سال زندگی با کیفیت مردم ایران بدلیل حوادث ترافیکی از بین میرود.
وی خاطر نشان کرد: در سال ۱۴۰۰ قریب به ۲۶ هزار میلیارد تومان، هزینه برآورد شده ارجاعی حوادث ترافیکی به بیمهها در کشور بوده است. حال اینکه کل هزینههای مستقیم و غیر مستقیم تحمیل شده از حوادث ترافیکی بیش از ۵ درصد از سهم تولید ناخالص داخلی کشور خواهد بود. بدین معنی که سهم هزینههای حوادث ترافیکی از تولید ناخالص داخلی را میتوان معادل کل سهم بخش سلامت از این ماخذ (متوسط ۱۰ ساله) تلقی نمود. هزینههای انتقال به بیمارستان، هزینه هتلینگ و خدمات پزشکی، هزینه خدمات توانبخشی، هزینه حمل و نقل، هزینه تخریب اموال، هزینه کفن و دفن و سایر موارد از جمله برخی از هزینههای براوردی میباشند. هزینه از دست دادن شغل یا کاهش درآمد در رانندگان حرفهای نیز از جمله مواردی است که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
گفتنی است یکی از اولویتهای مهم دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی در سال جاری موضوع حوادث ترافیکی است و با توجه به اهمیت حوادث ترافیکی و لزوم چاره اندیشی در خصوص آن و نیز ماهیت بین بخشی کنترل و پیشگیری عوامل موثر در این حوادث، از سال گذشته دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی با تشکیل کمیته فنی سلامت و ایمنی ترافیک تهیه پیش نویس مصوباتی جهت ارائه در شورای عالی سلامت و امنیت غذایی برای کاهش موانع و مشکلات در این زمینه در دستور کار قرار داده است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: حوادث ترافیکی شورای عالی سلامت شورای عالی سلامت و امنیت غذایی حوادث ترافیکی هزار نفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۳۲۰۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جدیدترین تصویر از وضعیت اسفناک تئاتر شهر + عکس
حالوهوای این روزهای تئاتر رسمی، دستکم در تهران، با تئاتری که برای اجرا مسیر اخذ مجوز از ادارهکل هنرهای نمایشی را طی نمیکند، متفاوت است.
ادارهکلی که روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشتماه نخست خبر خداحافظی مدیرکل آن، کاظم نظری پس از حدود دوسال و دوماه -از ۲۱ اسفندماه ۱۴۰۰ تاکنون- با کارکنان واحدهای گوناگونش دهانبهدهان چرخید و بعد هم بیآنکه دلیلی برایش ذکر شود از سوی نظری تایید شد تا تئاتر رسمی، چه دولتی، چه خصوصی که از شهریورماه ۱۴۰۱ بیشازپیش دچار شکاف با تئاتر غیررسمی شده است، چشمانتظار بماند و ببیند که متولیان دولتی این هنر چه چشماندازی از آینده در ذهن دارند و تحقق این چشمانداز را به کدام مدیر میسپارند تا در مقام مدیرکلی هنرهای نمایشی بنشیند.
سمتی که به حمید نیلی با سابقه حضور در مقام مدیرعاملی تماشاخانه ایرانشهر، مدیرعاملی انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، مدیرعاملی انجمن هنرهای نمایشی ایران و... سپرده شد تا پس از طاها عبدخدایی، علی منتظری، مهدی مسعودشاهی، رحیم تجلیبرزگر، حسین سلیمی، مجید شریفخدایی، خسرو نشان، حسین پارسایی، حسین مسافرآستانه، قادر آشنا (دو دوره)، حسین طاهری، مهدی شفیعی، شهرام کرمی و کاظم نظری، پانزدهمین «مرد»ی باشد که بر صندلی مدیرکلی هنرهای نمایشی تکیه میزند.
از یاد نبردن غایبانسازوکار رایج در ادارهکل هنرهای نمایشی و «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» آن بهعنوان مرجع صادرکننده پروانه اجرا از شهریورماه ۱۴۰۱ بهاینسو بیشازپیش دچار تفاوتی معنادار با روندی شد که گروههای نمایشی طی آن نیازی به حضور در هزارتوی اخذ مجوز نمیبینند، در مکانهایی غیررسمی روی صحنه میروند و اجراهای آلترناتیوی را شکل میدهند که میتواند گزینهای برای اطلاع از آنچه روی صحنههای رسمی نیست، باشد. در این میان به رغم اجراهایی که هر شب در سالنهای رسمی شهر تهران، از مجموعه تئاتر شهر تا تالار وحدت و از تماشاخانه ایرانشهر تا تالار مولوی، همچنین خیل پرشمار سالنهای خصوصی روی صحنه میروند، هستند بیشمار نویسندگان و کارگردانانی که بازگشت از راه آمده را غیرممکن میدانند و تکرار دوباره سازوکار پیشین برای حضور روی صحنه را محال.
وضعیتی که اگر تئاتر شهر را بهعنوان نماد تئاتر دولتی در نظر بگیریم از نامهایی که از بازه زمانی شهریورماه ۱۴۰۱ بهاینسو در آن روی صحنه رفتهاند، پیداست. نامهایی گردآمده حول ایده محوری «لزوم روشن ماندن چراغ تئاتر» که بخش بزرگی از آنها را «ناشناخته ها» و بخش دیگر را «نزدیکان به نظام سیاسی» شکل داده و همچنان به پیش میروند.
آنچه از صحبتهای پیوستگان به جریان تئاتر غیررسمی، همچنین غایبان برمیآید این است که ما در تئاترمان هیچگاه نهادی مستقل و مشخص نداشتهایم که در مواقع اضطرار ازجمله پس از اتفاقات شهریورماه ۱۴۰۱ یا پیشازآن در آبانماه ۱۳۹۸ یا دیماه ۱۳۹۶، اهالی تئاتر را گرد هم بیاورد و موجب ایجاد اجماعی در میانشان شود.
پس میتوان بخشی از چندپارگی موجود را محصول نبود چنین نهادی و بهتبعآن همواره شخصمحور بودن و تصمیمگیریهای فردمحور دانست؛ اتفاقی که درحالحاضر نیز رخ داده است و هر کس بهصورت شخصی تصمیم میگیرد که در این شرایط چه کند. ضمن اینکه بهنظر میرسد تا وقتی تصمیمات بهصورت فردی گرفته میشوند، نمیتوان تصویر روشنی از آینده تئاتر در ایران به دست داد.
پیوستگان به جریان تئاتر غیررسمی، همچنین غایبان معتقدند شاید بزرگترین چالشی که از نیمه دوم سال ۱۴۰۱ تاکنون با آن مواجهاند، تصمیمگیری اخلاقی در قبال مفهوم زنانگی به نمایندگی از قلمروهای به حاشیه راندهشده باشد. مسئلهای که تا پیش از این اتفاقات، کمتر به آن اندیشیده میشد و سادهترینش اینکه چرا باید برخلاف بخشی از واقعیتهای موجود در جامعه، همچنان براساس موازین موردنظر «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش»، روی صحنه رفت؟
اگر کارگردانان تئاتر ایران همچنان به این شیوه ادامه دهند ـ شیوهای که منجر به نادیدهانگاشتن خواسته بخشی از جامعه میشود؛ جامعهای که بازیگرانِ اجرای آنها نیز ممکن است جزئی از آن باشند.
درواقع با مسئلهای اخلاقی مواجهاند. مسئلهای که در اینجا مطرح میشود نه هنر است، نه تئاتر و نه روی صحنه رفتن یا نرفتن؛ بلکه انتخابی است که در مواجهه با این چالش اخلاقی انجام میدهند و دستکم به چهار گروه تقسیمشان میکند؛ عدهای که ترجیح دادند با این تصور که بهرغم گذر از مجرای «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» برای اجرا، میتوانند آنچه را که میخواهند، بگویند و به روال سابق به اجرا میپردازند.
عدهای دیگر که انتخابشان غیاب است و نکته مورد اشارهشان اینکه، غیاب کارکرد خواهد داشت اگر به چشم بیاید. همچون دیوارنوشتهای که با رنگی پوشانده شده است، اما رنگ، بیش از پوشانندگی، به آنچه پنهان کرده ارجاعمان میدهد. دراینمیان کسانی هم هستند که چنانچه اشاره شد انتخاب دیگری دارند؛ نه اجرا با مجوز شورای ارزشیابی و نظارت و نه غیاب. انتخاب آنها اجرای غیررسمی است.
هرچند این انتخاب علاوه بر اینکه در معرض احتمال برخورد قرارشان میدهد، خواهناخواه دایره مخاطبانشان را هم محدود میکند. مهاجرت و وانهادن همه آنچه در طول سالیان متمادی ساخته شده بود و ساختن از نو در کشوری دیگر هم انتخاب گروه دیگر را شکل داده است.
مسئلهای از دیروز تا امروزچالش اخلاقی شکلگرفته و انتخابهای رخداده را در شرایط کنونی درنهایت میتوان اینطور تفسیر کرد که در تمام این سالها ـ چه پیش از انقلاب، چه پس از آن ـ زنانی بودهاند که برای تحقق حقوق اولیه خود در جامعهای که چه بپذیریم و چه نپذیریم، تمایلات مردسالارانه آن قابل کتمان نیست، ایستادگی کردهاند. این ایستادگی در بسیاری از موارد موجب ایجاد خطرات و محدودیتهایی هم برای آنها شده است و اتفاقات سال ۱۴۰۱ نیز یکی از بزنگاههای تجلی این مسئله بود؛ آنجایی که بخشی از زنان بهرغم همه فشارهای یک جامعه مردسالار و با وجود پیشبینی تبعات بیان مطالباتشان، پرسشی را پیش روی جامعه ازجمله اهالی تئاتر قرار دادند.
پرسشی از این قرار که تئاتر کِی و کجا قرار است کنار این مطالبات بایستد؟ آیا قرار است همچنان با چشمانی بسته با این ایستادگی تاریخی مواجه شود و به روال سابق ادامه دهد؟ یا میتواند سرانجام جایی برای خود در دل جامعه پیدا کند؟ اگر قرار بر طرح ذاتگرایانه این سوال باشد، باید پرسید آیا اهالی تئاتر اساساً وظیفه و تعهدی بر دوش خود احساس میکنند یا خیر؟
آیا قائل به این مسئله هستند که هنر تئاتر ایجادکننده رابطهای دوسویه میان اهالی این هنر با جامعه است یا خیر؟ اگر پاسخ به این سوالات مثبت است، آیا منطقی است که اهالی تئاتر اتفاقات رخداده را نادیده بیانگارند و با فرض به ثمر رساندن ایده؛ «لزوم روشن ماندن چراغ تئاتر»، همچنان مانند سابق به کار خود بپردازند؟
قرار گرفتن این سوالات بیپاسخ در کنار مسئله امروز، دیروز و احتمالاً فردای تئاتر ایران، «سانسور»، مسئلهای که مطرحشدن دوباره آن اینبار از زبان بهرام بیضایی در «نشست تئاتر امروز ایران در چهارمین جشن هنر شیراز» به یادمان میآورد که بهقول او سانسور در تئاتر همواره نهفقط توسط دولت که بهصورتی بیشکل نیز عملی شده است.
سانسوری بیشکل که قانونی بر آن حکفرما نیست و به همه صورتها ظاهر میشود و مادامی که تئاتر را به بازتابی محافظهکارانه و توأم با احتیاط مطالبات بخشی از جامعه با رعایت موازین «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» ازیکسو و سخن گفتن از ایدههای رهاییبخش در محافل خصوصی ازسویدیگر تبدیل سازد، کاری از پیش نخواهد برد.
tags # شهرداری تهران سایر اخبار اگر این گنج پیدا شود همه مردم جهان تا زانو در طلا فرو میروند؛ ۹۹ درصد طلای زمین اینجاست! (تصاویر) مارخور؛ «بز» پاکستانی معروف به «پیرمرد کوهستان» که تُفاش ارزش طلا دارد! داستان تکاملِ موجودی به نام «پدر»؛ حیوانها پدر ندارند! (ویدئو) عجیب اما واقعی؛ صدای واقعی بیگ بنگ را بشنوید!